بهم پیوستن بیکدیگر پیوستن . با هم یکی کردن .
گل هم کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گل هم کردن. [ گ َ ل ِ هََ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول عامه ، بهم پیوستن. به یکدیگر پیوستن. با هم یکی کردن. بهم انداختن.
پیشنهاد کاربران
Galeham kardan, در گویش شهرستان بهاباد به معنای مخلوط کردن و قاطی کردن است. دوای گلهمی:به داروی گیاهی که از چند دارو گیاهی تهیه شده است و اصطلاحا به داروی گیاهی سرما خوردگی گفته می شود که از چند گیاه دارویی مفید برای سرما خوردگی تشکیل شده است مانند به دانه، پر سیاوشان، عناب، گل زوفا و غیره که هر کدام کارکرد خاصی را دارد و جوشانده آن در کل، بر بهبودی سیستم تنفسی اثر مثبت دارد.
کلمات دیگر: