ورجان. [ وِ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان قهستان بخش کهک شهرستان قم ، کوهستانی و سردسیری است. سکنه آن 874 تن و آب آن از دو رشته قنات تأمین می شود ومحصول آن غلات ، پنبه ، باغات انار و انجیر و شغل اهالی زراعت است. عده ای برای کسب به تهران و قم میروند. بقعه ای به نام شاهزاده عبداﷲ دارد. مزارع میوند کیلوئیه ، شاه بلبل ، تکیه جزو این ده است. سر راه فرعی قم به کهک واقع است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
ورجان
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
ورجان دگرگون شده ورگان پارسی و به معنای جای سرپوشیده و دژ مانند است چنانکه در اوستا داریم : وریم کرت =ورجم گرت به معنای دژ ساخته جمشید پیشدادیمختصات: ۳۴°۲۶′۳″ شمالی ۵۰°۵۲′۵۸″ شرقی / ۳۴٫۴۳۴۱۷°شمالی ۵۰٫۸۸۲۷۸°شرقی / 34.43417; 50.88278، این نام با نام پل ورگان (فلاورجان) هم ریشه می باشد .
ورجان، روستایی است از توابع بخش کهک شهرستان قم که واقع در استان قم ایران است.
این روستا در دهستان کهک قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۶۳ نفر (۲۲۶خانوار) بوده است.
ورجان، روستایی است از توابع بخش کهک شهرستان قم که واقع در استان قم ایران است.
این روستا در دهستان کهک قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۶۳ نفر (۲۲۶خانوار) بوده است.
wiki: ورجان
پیشنهاد کاربران
دگرگون شده " ورگان " به معنای جای سرپوشیده ، جای دژ : در اوستا واژه " ور " که در " وریم کرت =ورجم کرت ( دژ ساخته جمشید " به معنای جای سرپوشیده و دژ بکار رفته است ، شهر فلاورجان نیز از همین نام می باشد و بگونه " پل ورگان " یعنی پلی که در جای دژ ساخته شده است.
کلمات دیگر: