کلمه جو
صفحه اصلی

ججوخان

دانشنامه عمومی

ججو خان یکی از خوانین بزرگ کرمانج است که در زمان قاجار در منطقه خراسان و در شهر درگز قد علم کرد و جان خود را برای استقلال و آزادی فدا کرد. ججو خان در تاریخ و در میان فارس ها و مردم روسیه با نام نادر شاه دوم و روح نادر شاه شناخته می شود. ججو خان یار و یاور مردم بیچاره و بی کس بود، آن مرد بزرگ کرد سال های طولانی در برابر ظلم دولت قاجار و نامردی های آن ها و روس ها ایستادگی کرد تا جان خود را در این راه از دست داد. زمانی که ججو خان بزرگ کشته شد دشمنان سر او را از تنش جدا کردند و به مسکو فرستادند و تزار روس در کاسهٔ سرش شراب نوشید و جشن برپا کرد. ججو خان در میان کرمانج خراسان و ترک های درگز و قوچان خوب یاد می شود و نام او هنوز هم کار می کند.↓
حرکت تاریخی کرد به خراسان- کلیم الله توحدی جلد ۳ صفحهٔ ۳۸۲
کتاب هه لو (عقاب)هاشم فرهادی
کتاب تاریخ کرد در جغرافیای خراسان نوشته علیرضا سپاهی لایین
ایالات و طوایف درگز _ سید علی میرنیا صفحهٔ ۱۵۶
خاوران گوهر ناشناخته ایران_ابولفظل قاسمی صفحهٔ ۳۹۸
کتاب آبی _ تلگراف وقایع سال ۱۹۱۱صفحهٔ ۱۱۱
اترک نامه- رمضان علی شاکری- صفحهٔ ۱۱۳
مرزداران دامنه کیسمار- هاشم صادقی- صفحهٔ ۱۲۳
وقایع خاور ایران- سید علی میرنیا- صفحهٔ ۲۰۳
هفته نامه تعطیلاتنو مهرماه ۱۳۹۰ /شماره ۴۷ صفحهٔ ۱۵
کتاب فرج الله خان بیچرانلو,نویسنده هاشم فرهادی
ججوخان، فرزند الله وردی بیگ، فرزند ججو بود، ججو در نوجوانی پدرش را از دست داد و حکومت درگز مقام پدرش را به او تفویض نمود و به حکومت میانکوه (در منطقه درگز) منصوب شد، زیرا اهالی آن جا کرد بودند و شورش می کردند. در آن زمان روسیه و انگلیس کاملاً بر تصمیم گیری ها ی ایران اثرگذار بودند. ججوخان پس از مدتی قصد داشت وارد قوچان شود و نیروهای ملی را علیه روس ها بسیج نماید، پس از بمباران حرم امام رضا (ع)، روسهای تزاری که ججوخان را مخالف اهداف و امیال تجاوز کارانه خویش می دیدند، در صدد دستگیری ججو برآمدند، ججو در اسفند ۱۲۹۰ خورشیدی دستگیر شد ولی پس از مدتی از زندان روس ها گریخت. ججو مبارزه علیه روس ها را ادامه داد، به پاسگاه ها و پایگاه های آن ها در نواحی مرزی شبیخون می زد و افسران و سربازان روس را می کشت و اسلحه و مهمات آن ها را بین سواران خود تقسیم می نمود، روس ها از دولت احمد شاه خواستند که ججو را دستگیر کند ولی دولت گفته بود این کار از عهده ما ساخته نیست.
پس از این جریان، روس ها تمام نیروهای خود را علیه ججو بسیج کرده و به تعقیب او فرستادند. تعقیب ها مؤثر واقع نشد. ججو، به عنوان یک ایران دوست روس ستیز محبوب مردم بود؛ ججوخان یاور ستم دیدگان بود و در حمله ملخ ها انبارهای محتکرین را شکست و گندم را بین فقرا و بیچارگان تقسیم می کرد
انقلاب مشروطیت یک رویداد ناتمام دمکراسی خواهی حق محور در تاریخ معاصر ایران است. قیام مشروطهٔ ایران مجموعه کوشش ها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطهٔ قانونمند رخ داد و منجر به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب اولین قانون اساسی ایران شد.در منطقهٔ کرمانج شمال خراسان مردم به رهبری ججوخان در راستای دفاع از خواسته های بحق مشروطه به پا خواستند. ججوخان سردار ملی کرمانج (شمال شرق ایران) در نوجوانی پدرش را از دست داد. در هنگام انقلاب مشروطیت در سال ۱۹۰۶ میلادی حکومت سنتی و محلی کرمانج مقام سنتی پدرش را به او تفویض نمود، بدینسان او رسمأ به حکمرانی منطقه کرمانج به مرکزیت میانکوه منصوب شد. در آن زمان روسیه و انگلیس کاملأ بر تصمیم گیری های ایران اثرگذار بودند. ججوخان پس از مدتی در صدد انتقال مرکزیت حکومت محلی کرمانج به شهر قوچان (مرکز تاریخی حکومت محلی کرمانج از سال ۱۶۱۰ میلادی به بعد) برآمد تا رسمأ حکومت ایالتی- ولایتی مشروطه منطقه کرمانج را اعلام، و بدینسان نیروهای ملی و قومی را علیه روس ها که منطقه کرمانج را اشغال کرده بودند، بسیج نموده تا آنان را مجبور به ترک ایران کند.پس از بمباران حرم امام رضا (ع)، روس های تزاری که سردار ملی کرمانج را فردی با صلابت، پرقدرت و مخالف اهداف و امیال تجاوزکارانه خویش می دیدند در صدد دستگیری او برآمدند. ججوخان با همکاری ستون پنجم (طرفداران محمدعلی شاه که مخالف دمکراسی مشروطه بودند) یکبار دستگیر شد اما بواسطه اینکه او سرداری بسیار حرفه ای و چیره دست بود با مهارت و ظرافت خاصی از زندان روس ها گریخت.

پیشنهاد کاربران

نام یکی از خان های کرد خراسان کرد که بر علیه روسیه وارد جنگ شد

ججوخان سردار ملی ترکان خراسان در روستای حصار لطف آباد بدنیا آمد. پدرش الله وردی بیگ بود. در آن دوران روس ها تجاوز به خاک ایران را به اوج رسانده بودند تا جایی که حرم مطهر امام رضا را بمباران کردند. یک روز غروب در حالی که به خانه اش باز میگشت صدایی نظرش را جلب کرد و دید که دو سرباز روس قصد دارند به یکی از زنان هم روستایی او تعرض کنند در آن لحظه خون دفاع از ناموس وعدالتخواهی در رگش به جوش آمد ودر آنی دو سرباز روس را به درک واصل کرد. این ماجراها سرآغازی شد برای قیام او در علیه متجاوزان روس. به گونه ای که او ویارانش تنها در یک نبرد دوهزار سرباز روس را از پای دراوردند. آوازه ی او آنچنان بالا گرفت که تزار روس برای سر او جایزه گذاشت.
متأسفانه سرانجام روسها با خیانت عده ای از هموطنان، او و یارانش را غافلگیر کرده و در بیستم بهمن ماه1290 به شهادت رساندند. در گزارش های مرکز فرماندهی آخال تاکید شده بود که شکم پیکر بی جان او را بریده و پر از برف و یخ کردند و وبه روسیه نزد متخصصان فن فرستادند تا شاید از مکانیسم مغزش پی به نبوغ نظامی او ببرند.

افشار های خراسان کرد اند جالبه تو کتابای دبیرستان نوسته بود ترک اند


کلمات دیگر: