کلمه جو
صفحه اصلی

چرند و پرند گفتن

فرهنگ فارسی

چرند گفتن . حرف مفت زدن

لغت نامه دهخدا

چرند و پرند گفتن. [چ َ رَ دُ پ َ رَ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) چرند گفتن. پرت وپلا گفتن. حرف مفت زدن. چرت و پرت گفتن. مهمل بافتن.رجوع به «چرند» و «چرند پرند» و «چرند گفتن » شود.

پیشنهاد کاربران

talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things


کلمات دیگر: