چرا کردن . چریدن حیوانات
چره کردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چره کردن. [ چ َ رَ/ رِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) چرا کردن. چریدن حیوانات : و گرگ با گوسفند بیک جای چره کنند. ( تفسیر ابوالفتوح ). تا شیر با شتر چره کند و پلنگ با گاو. ( تفسیر ابوالفتوح ). و آنجا که او [بچه ناقه صالح ] بودی چره نیارستی کردن ( تفسیر ابوالفتوح ). چون آفتاب از ایشان بگشتی ، بیامدندی و بر گیاه زمین چره کردندی چون بهائم. ( تفسیر ابوالفتوح ). رجوع به چره شود.
پیشنهاد کاربران
در گویش ملایری قدیم چره کردن یعنی چیدن پشم گوسفندان.
در زبان لری ( لرستان ) و لکی� چَرهَ ( یا چَررهَ ) کردن� به معنی پشم چینی است.
کلمات دیگر: