خبر رسانیدن. [ خ َ ب َ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) خبری به دیگری رساندن. خبری را برای کسی نقل کردن. اِنهاء. || خبرچینی کردن. نمامی کردن. دیگری را از خبری واقف کردن تا میانه ای بهم خورد. رجوع به خبر رساندن شود.
خبر رسانیدن
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
چوغولی. . . . . .
کلمات دیگر: