دوره گردی
فارسی به انگلیسی
hawking, pedlary
prowl, vagabondage, vagarious
مترادف و متضاد
گدایی، دوره گردی
دوره گردی، کمارگر دوره گرد
دوره گردی، دستفروشی، طوافی
فرهنگ فارسی
حالت و عمل دوره گرد . سیاری .
لغت نامه دهخدا
دوره گردی. [ دَ / دُو رَ گ َ ]( حامص مرکب ) حالت و عمل دوره گرد. سیاری. متحرکی. ( یادداشت مؤلف ). || طوافی. عمل دوره گرد. کار دوره گرد. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دوره گرد شود.
کلمات دیگر: