کلمه جو
صفحه اصلی

سفر دوستی

فارسی به انگلیسی

wanderIust


پیشنهاد کاربران

wanderlust
سفر دوستی، عشق به مسافرت
e. g. being a travelling salesman has allowed him to pamper his wanderlust
فروشنده ی سیار بودن به او اجازه داده است که سفر دوستی خود را اقناع کند.


کلمات دیگر: