کلمه جو
صفحه اصلی

اغاز شدن یا کردن

مترادف و متضاد

originate (فعل)
موجب شدن، سر زدن، سرچشمه گرفتن، اغاز شدن یا کردن، سرچشمه گرفتن - ناشی شدن


کلمات دیگر: