گویشی از زبان فارسی که در شهر و شهرستان نیشابور و مناطق پیرامونی آن، از جمله کدکن و کوهسرخ رایج است. این گویش، که از گونه های گویشی زبان فارسی دری است؛ دارای پیشینه ای دیرینه، و پیوندی ژرف با زبان های ایرانی کهن (به ویژه زبان پارسی میانه) می باشد. نیشابور -کانون زیست بوم این گویش- در جایگاه مرکز علمی و شهری بزرگ و جریان ساز در خطه خراسان، نقش برجسته ای در پرورش اهل ادب، اندیشه و هنر داشته و گویش نیشابوری به عنوان یکی از گویش های بنیادی خراسان؛ همراه با هم تباری و پیوستگی دودمانی با گونه گویشی مردم جوین؛ با گونه های گویشی مردم کاشمر و تربت حیدریه، همگونی و پیوند دارد. گویش نیشابوری به خاطر نزدیکی بسیار به فارسی دری، از نگاه پژوهش های ادبی و مطالعات تطبیقی مرتبط با متون کهن فارسی، از فزایستگی شایانی برخوردار است به گونه ای که در تصحیح متون برجسته و کهن ادب فارسی از جمله منطق الطیر، اسرارالتوحید و چون این ها، از گنجینه زبانی و واژگانی این گویش بهره برده اند تا آنجا که برخی به مطابقت بیت به بیت سخن عطار و برگردان آن به گویش نیشابوری پرداخته و برخی دیگر، آشنایی با این گویش و واژگان آن را مزیتی نسبی برای محقق ادبی می دانند.
(= واج گونه /e/ و گونه کشیده آن؛ نمونه: پیچ ← در گویش نیشابوری: pe:č)
(= واج گونه /ɑ/ و گونه کشیده آن؛ نمونه: قهر ← در گویش نیشابوری: qɑ:r)
(= واج گونه /o/ و گونه کشیده آن؛ نمونه: خَن پِشو (معنی: انباری) ← در گویش نیشابوری: :xanpešo)
(= واج گونه /e/ یا /ɑ/ می باشد که در «خوشه آغازی کلمه»، به گونه «کسره اضافه» و موارد دیگر، کاربرد دارد؛ نمونه: خادت (معنی: خودت) ← در گویش نیشابوری: xǎdət | نمونه دیگر: زنِ خانه ← در گویش نیشابوری: zanə xɑnɑ)
نشابوری
گویش نیشابوری، که پیشینه ای دیرینه و با زبان های ایرانی کهن، پیوندی ژرف دارد، از گونه های گویشی زبان فارسی دری است. ایران کلباسی گویش نیشابوری را در زمره گویش های منطقه خراسان و در گروه زبان های ایرانی نو جنوب غربی دسته بندی نموده است. اما بر پایه دیدگاه ایوانف (Gilbert Vladimir lvanov؛ خاورشناس روس در مقاله Notes on the ethnology of Khurasan منتشر شده در The Geographical journal در فوریه ۱۹۲۶م)؛ گویش نیشابور و جوین، تشکیل دهنده گروه گویشی شمالی خراسان است. او گویش های خراسانی را در سه گروه اصلی شمالی (نیشابور - جوین)، مرکزی (ترشیز - گناباد) و جنوبی (قائن - تون - بیرجند) تقسیم بندی نموده است.
نوشتار محمد مقدسی (قرن چهارم هجری) دربارهٔ زبان مردم خراسان در کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، یکی از اسناد قدیم مرتبط با گویش نیشابوری به شمار می آید. او دربارهٔ این گویش نوشته است: «زبان نیشابور (در میان شهرهای خراسان بزرگ)، رساتر و گیراتر است ولی آغاز واژه ها را کسره می دهند و آن را بهٔ اشباع می کنند، مانند: بیگو، بیشو و سین بی فایده می افزایند» مانند: بخردستی، بگفتستی بخفتستی و مانند آن ها. مقدسی در ادامه، حکایتی را در توصیف گویش های خراسان، نقل می نماید که از یاران معدانی شنیدم: یکی از شاهان خراسان، به وزیرش دستور داد مردانی از پنج منطقه اصلی خراسان را گِرد آورد. هنگامی که نوبت به سخن گفتن نیشابوری رسید، شاه گفت: این زبان، برای داوری خوب است. او همچنین؛ زبان مردم مرو را زبان وزارت و نامه نگاری دانست. در «احسن التقاسیم»، دربارهٔ گویش هرات، شهر اصلی دیگر خراسان، نیز توصیفاتی آمده و تصریح شده که این ها زبان ها اصلی خراسانند و دیگران پیرو ایشان هستند و از آن ها ریشه گرفته ند و به آن ها بازمی گردند. مثلا: زبان طوس و نسا نزدیک نیشابوری است.
(= واج گونه /e/ و گونه کشیده آن؛ نمونه: پیچ ← در گویش نیشابوری: pe:č)
(= واج گونه /ɑ/ و گونه کشیده آن؛ نمونه: قهر ← در گویش نیشابوری: qɑ:r)
(= واج گونه /o/ و گونه کشیده آن؛ نمونه: خَن پِشو (معنی: انباری) ← در گویش نیشابوری: :xanpešo)
(= واج گونه /e/ یا /ɑ/ می باشد که در «خوشه آغازی کلمه»، به گونه «کسره اضافه» و موارد دیگر، کاربرد دارد؛ نمونه: خادت (معنی: خودت) ← در گویش نیشابوری: xǎdət | نمونه دیگر: زنِ خانه ← در گویش نیشابوری: zanə xɑnɑ)
نشابوری
گویش نیشابوری، که پیشینه ای دیرینه و با زبان های ایرانی کهن، پیوندی ژرف دارد، از گونه های گویشی زبان فارسی دری است. ایران کلباسی گویش نیشابوری را در زمره گویش های منطقه خراسان و در گروه زبان های ایرانی نو جنوب غربی دسته بندی نموده است. اما بر پایه دیدگاه ایوانف (Gilbert Vladimir lvanov؛ خاورشناس روس در مقاله Notes on the ethnology of Khurasan منتشر شده در The Geographical journal در فوریه ۱۹۲۶م)؛ گویش نیشابور و جوین، تشکیل دهنده گروه گویشی شمالی خراسان است. او گویش های خراسانی را در سه گروه اصلی شمالی (نیشابور - جوین)، مرکزی (ترشیز - گناباد) و جنوبی (قائن - تون - بیرجند) تقسیم بندی نموده است.
نوشتار محمد مقدسی (قرن چهارم هجری) دربارهٔ زبان مردم خراسان در کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، یکی از اسناد قدیم مرتبط با گویش نیشابوری به شمار می آید. او دربارهٔ این گویش نوشته است: «زبان نیشابور (در میان شهرهای خراسان بزرگ)، رساتر و گیراتر است ولی آغاز واژه ها را کسره می دهند و آن را بهٔ اشباع می کنند، مانند: بیگو، بیشو و سین بی فایده می افزایند» مانند: بخردستی، بگفتستی بخفتستی و مانند آن ها. مقدسی در ادامه، حکایتی را در توصیف گویش های خراسان، نقل می نماید که از یاران معدانی شنیدم: یکی از شاهان خراسان، به وزیرش دستور داد مردانی از پنج منطقه اصلی خراسان را گِرد آورد. هنگامی که نوبت به سخن گفتن نیشابوری رسید، شاه گفت: این زبان، برای داوری خوب است. او همچنین؛ زبان مردم مرو را زبان وزارت و نامه نگاری دانست. در «احسن التقاسیم»، دربارهٔ گویش هرات، شهر اصلی دیگر خراسان، نیز توصیفاتی آمده و تصریح شده که این ها زبان ها اصلی خراسانند و دیگران پیرو ایشان هستند و از آن ها ریشه گرفته ند و به آن ها بازمی گردند. مثلا: زبان طوس و نسا نزدیک نیشابوری است.
wiki: گویش نیشابوری