کلمه جو
صفحه اصلی

افسار گسیختگی

فارسی به انگلیسی

license

مترادف و متضاد

libertinage (اسم)
هرزگی، افسار گسیختگی

self-abandonment (اسم)
افسار گسیختگی، خودرهایی، پیروی از هوی هوس

فرهنگ فارسی

بی نظمی بی ترتیبی

لغت نامه دهخدا

افسارگسیختگی. [ اَ گ ُت َ / ت ِ ] ( حامص مرکب ) بی نظمی. بی تربیتی. افسارگسستگی. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به افسار و فسار شود.


کلمات دیگر: