افراشتگی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
سبقت، برتری، تفوق، بلندی، افراشتگی
بلندی، تعالی، رفعت، علو مقام، افراشتگی
فرهنگ فارسی
افراختگی برداشتگی
لغت نامه دهخدا
افراشتگی. [ اَ ت َ / ت ِ ] ( حامص ) افراختگی. برداشتگی. ارتفاع. بلندساختگی. بلندی. سرافرازی. ( از ناظم الاطباء ).
دانشنامه عمومی
در آواشناسی زبان، هرگاه بر اثر افراشتگی جایگاه قرارگیری زبان در دهان، به هنگام تلفظ، واکه ای از جایگاه افتاده به جایگاه میانه یا افراشته ارتقا یابد، به این فرایند، افراشتگی یا ارتقاء واکه ای (انگلیسی: Raising) می گویند.
برای نمونه اگر واژهٔ کِلید به صورت کیلید تلفظ شود، تبدیل واکهٔ میانه به واکهٔ را افراشتگی می گویند. تلفظ فتیله و بلیط و شکوفه به صورت فیتیله، بیلیط و شوکوفه از دیگر نمونه های افراشتگی واکه ها است.
مثال بارزِ افراشتگی در فارسی کنونی، تبدیل /a/ در پایان کلمه به /e/ است: مثلا /xāna/ (در فارسی کلاسیک) امروز /xāne/ خوانده می شود اما کماکان «خانه» نوشته می شود. همین کلمه در گفتار /xune/ هم تلفظ می شود؛ در این مورد افراشتگی از /ā/ به /u/ رخ داده است.
انواع واکه ها:
برای نمونه اگر واژهٔ کِلید به صورت کیلید تلفظ شود، تبدیل واکهٔ میانه به واکهٔ را افراشتگی می گویند. تلفظ فتیله و بلیط و شکوفه به صورت فیتیله، بیلیط و شوکوفه از دیگر نمونه های افراشتگی واکه ها است.
مثال بارزِ افراشتگی در فارسی کنونی، تبدیل /a/ در پایان کلمه به /e/ است: مثلا /xāna/ (در فارسی کلاسیک) امروز /xāne/ خوانده می شود اما کماکان «خانه» نوشته می شود. همین کلمه در گفتار /xune/ هم تلفظ می شود؛ در این مورد افراشتگی از /ā/ به /u/ رخ داده است.
انواع واکه ها:
wiki: افراشتگی
کلمات دیگر: