در فارسی میانه به بازی، وازیگ می گویند. که از ریشه ایرانی باستان واز به معنی جنبیدن و پریدن آمده است.
قدیمی ترین منبع متضمن نام بازیهای ایرانی، کتاب خسرو قبادیان و ریدک، به فارسی میانه و حدوداً متعلق به قرن سوم /نهم، است که در آن غلامِ جوان ( ریدک ) ، در پاسخ به پرسش شاه درباره بهترین خنیاگران ( نوازندگان و بازیگران ) پس از برشمردن نام نوازندگان، از این بازیهای هنری و رزمی نام می برد: رسن وازیگ ( رسن بازی ) ، زنجیر وازیگ ( زنجیربازی ) ، دار وازیگ ( داربازی = بازی بر چوب بلند ) ، مار وازیگ ( ماربازی ) ، چمبر وازیگ ( چنبربازی ) ، تیروازیگ ( تیراندازی ) ، تاس وازیگ ( طاس بازی/ کاسه بازی ) ، وَندگ وازیگ ( بندبازی ) ، اندروای وازیگ ( معلق زدن، پشتک زدن ) ، میخ اُود سپروازیگ ( بازی با چوبدستی و سپر ) ، زین وازیگ ( چابکی و مهارت در به کاربردن جنگ افزار ) ، گوی وازیگ ( گوی بازی ) ، سِل وازیگ ( زوبین اندازی ) ، شمشیروازیگ ( شمشیربازی ) ، دَشْنگ وازیگ ( خنجربازی ) ، وَرْزوازیگ ( گُرزبازی ) ، شیشگ وازیگ ( شیشه بازی، بازی و تردستی با پیاله و صراحی ) ، کبیگ وازیگ ( میمون بازی ) .
در بخش دیگری از این متن، غلام با برشمردن مهارتهای خود، به سه بازی دیگر اشاره می کند: �اود پَدْ چَتَرنگ اود نیو اَرْدَخشیر اود هشت پای کردن از همالان فرازترهُم� ( در شطرنج، نرد و هشت پای کردن از همگنان خود برترم ) در کارنامگِ اردخشیرِ پابگان، ( کارنامه اردشیر پاپکان ) از بازیهایی چون چترنگ، چوگان و نیو اردخشیر یاد می شود.
در این متن، مهارت در این بازیها جزوی از آموزش شاهزادگان است. [۱۰]
متن پهلوی کوتاه وِزارشنِ چترنگ اود نِهِشن نیو اردخشیر ( گزارش شطرنج و اختراع نرد ) شرحی است درباره این دو بازی مشهور.
مذهب زرتشتی ظاهراً نسبت به این گونه فعالیتها تسامح داشته، چنانکه در هیچ متن دینی آن، نگرش منفی به سرگرمی دیده نمی شود.