کلمه جو
صفحه اصلی

فدور

لغت نامه دهخدا

فدور. [ ف ُ ] ( ع مص ) سست گشتن از گشنی وبازایستادن. ( منتهی الارب ). || سرد گشتن گوشت پخته. ( اقرب الموارد ). || بالا رفتن بزکوهی از کوه. ( اقرب الموارد ). رجوع به فَدْر شود.

فدور. [ ف ُ ] ( ع اِ ) ج ِ فَدَر. || ج ِ فادر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فدور. [ ف َ ] ( ع اِ ) بز کوهی کلان سال ، یا عام است. ج ، فُدْر، فُدُر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فدور. [ ف َ ] (ع اِ) بز کوهی کلان سال ، یا عام است . ج ، فُدْر، فُدُر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).


فدور. [ ف ُ ] (ع اِ) ج ِ فَدَر. || ج ِ فادر. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).


فدور. [ ف ُ ] (ع مص ) سست گشتن از گشنی وبازایستادن . (منتهی الارب ). || سرد گشتن گوشت پخته . (اقرب الموارد). || بالا رفتن بزکوهی از کوه . (اقرب الموارد). رجوع به فَدْر شود.


دانشنامه عمومی

فدور (ربات مسلح). فدور یا فئودور (روسی: Фёдор، انگلیسی: FEDOR) مخفف «پژوهش نهایی آزمایشگاهی شئ آزمایشی» (انگلیسی: Final Experimental Demonstration Object Research) نام ربات انسان نمای اندرویدی روسی است که برای استفاده از اسلحه و شلیک همزمان خودران با دو دست و بواسطه هوش مصنوعی آموزش می بیند.دیمیتری روگازین ‏(en)‏، معاون نخست وزیر روسیه تأکید کرده است که در حال ساخت ترمیناتور نیستند و این ربات در اصل برای عملیات نجات طراحی شده بود و آموزش شلیک با اسلحه برای بهبود توانایی های تصمیم گیری و مهارت های موتوری آن می باشد.طبق گزارش ها پوتین به فرماندهان فضایی خود دستور داده است که طی ۱۵ سال آینده اولین فرود روسیه روی سطح ماه را انجام دهند و فدور به منظور سکونت در ماه طراحی شده و برای اعزام در عملیات انفرادی فضایی سال ۲۰۲۱ در نظر گرفته شده است.
اطلس (ربات) رباتی که پُشتک می زند
فرود بر ماه
این در حالی است که «ارتش رباتیک» پوتین بخشی بحث برانگیز از برنامه نظامی روسیه بوده است به ویژه نقل قول ولادیمیر پوتین تحت این عنوان که کشوری که در هوش مصنوعی در حد عالی پیشرفت کند «فرمانروای جهان خواهد بود» اگر چه وی همچنان این موضع را حفظ کرده است که روسیه پیشرفت هایش در این زمینه را در «انحصار» خود نخواهد داشت و با «تمام جهان» به اشتراک خواهد گذاشت مشابه گذشته و فناوری اتمی این کشور.

پیشنهاد کاربران

نام روسی مردانه به معنی قانون گذار یا فرمانروای همه کس و همه چیز ( Федор )


کلمات دیگر: