کارواژه
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
فعل، کلمه ای که بر انجام کاری یا پذیرش حالتی در جمله دلالت می کند.
به جای فعل که واژه ای تازی ( عربی ) است.
جایگزین پارسى براى فعل
ساختن کارواژه/فعل های نو.
م. ث
آیا این نوکارواژهیدن ها سودی برای زبان فارسی دارد؟
از نوکارواژهیدن، نوکارواژستن ساخته شده.
مانند :
کاهیدن = کاستن
خواهیدن = خواستن
م. ث
آیا این نوکارواژهیدن ها سودی برای زبان فارسی دارد؟
از نوکارواژهیدن، نوکارواژستن ساخته شده.
مانند :
کاهیدن = کاستن
خواهیدن = خواستن
کلمات دیگر: