صفحه اصلی
لج افتادن
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
فرهنگ فارسی
( مصدر ) لج افتادن با کسی . با وی بستیزه برخاستن .
با وی به ستیزه برخاستن آغاز ستیزه کردن با کسی .
لغت نامه دهخدا
لج افتادن. [ ل َ اُ دَ ] ( مص مرکب ) ( ...با کسی )، با وی بستیزه برخاستن. آغاز ستیزه کردن با کسی.
پیشنهاد کاربران
سر لج افتادن ؛ لج پیدا کردن. در لج واقع شدن.
کلمات دیگر: