قبیله صقور

درحال حاضر الصقوریا الصگوراز هم پیمانان قبیله ی الخزرج و از قبیله ی عنزه هستند. البته درتقسیمات طوایف جنابیون الصقور را در رده عشایر الجنابیون ذکر نموده اند. موسی سیادت تیره الصقور وابسته به قبیله ی بزرگ � طی� و جزو عشایر سودان و از خویشاوندان قبیله ی مطور برشمرده است. درکتاب الاهواز ، قبائلها0انسابها –امراؤها –شیوخ خا، اعلام ها، الصقور با عشیره ی مطور هم پیمان و برادربودندالصقور محمره توسط بنی کعب اجراج شدند. الصقور تا قبل از ورود بنیکعب در قرن هفدهم به ناحیهی قبان دراین خطه نشیمن بودند . سپس درنزاع با بنیکعب سلطه ی ایشان را برناحیه خورموسی و بهمن شیر پذیرفتند. علی نعمة الحلودرکتاب خود درمورد این حادثه نوشته است:� قلناً سابقاً ابن کعب هاجرت الی الاهواز و سکنت مدینة القبان و قود وجئت امامها طائفة مهاجرة من العراق سموا ب�الصقور� و عندما سکنت کعب القبان اجلت الصقور جبرامن اماکنهم قتفرقوا فی حول البصرة و شاطی بهمنشیر و هکذا فقد اسسوا الکعبیون امارتهم فی مدینة القبان قبل انتقالها الی فلاحیة �عمر رضى آحالة، درکتاب �معجم قبائل العرب�درمورد الصگور نوشته است :�لصکور ( الصقور ) ، من الجبل، من العمارات، من بشر، من عترة. الصقور ( الصکور ) : عشیرة من الجبل، من العمارات من عترة. تعد 1000 بیت، وتنقسم إلى سبعة أفخاذ: الدهمان، المصاعب، الجلال، العطیفات، الدلمة، السوید �البته دربرخی ازمنابه الصگور را از بطون مذحج نیز ذکرنموده اند.
عمدتاً کشاورز بودند. ایشان در ادامه از هم پیمانان بنی لام درعصرشیخ حافط بن براک شیخ بنی لام بودند وهمواردرکنار سایرعشایرمنطقه هم چون کعب الدبیس، کنانه ( از اعراب ربیعه ) ، بروایه و الصرخه و الخزرج متحدو مبارزه واقعی به شمار می رفتند.