( مصدر ) ثابت ماندن استوار ماندن : و عرض خیمه چوبی باشد که خیمه بدان قایم ماند .
قایم ماندن
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
قایم ماندن : پایدار ماندن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 154 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص 154 ) .
کلمات دیگر: