سازماندهی خودبهخودی که براثر رسیدن برخی پارامترها به حدود معین در یک سامانه پدید میآید
خودسازمان دهی
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
خودسازمان یابی (Self-organization) فرایندی است، که در طی آن سازمان یافتگی درونی یک سیستم - به طور نرمال یک سیستم باز - به سمت پیچیدگی افزون تر تکامل پیدا می کند، بدون آنکه توسط عوامل بیرونی هدایتی دریافت نموده باشد، یا اعمال مدیریتی بر روی آن صورت پذیرفته باشد.
خودسازمان دهی در فیزیک
خودسازمان دهی در شیمی
خودسازمان دهی در زیست شناسی
خودسازمان دهی در ریاضیات و علوم رایانه
خودسازمان دهی در سیبرنتیک
خودسازمان دهی در جوامع انسانی
خودسازمان دهی در زبان شناسی
ماشین ها، و سیستم های ساختهٔ دست انسان در سده های قبل ساختارها و سازمان یافتگی های خود را به تبع نقشه ها و دستورهای بیرونی به دست می آوردند، در حالی که، بسیاری از سیستم های طبیعی بر طبق فرایندها و قانون های درونی خودشان و در پی خودسازمان یابی است که ساختارمند و نظام دار می شوند.
خودسازمان یابی فرایندی است که در آن الگوهای بلندتر از و کلی یک سیستم تنها از طریق تعاملات پرشمار مابین مؤلفه های جزئی و کوتاه تر از آن بروز و ظهور می نماید. به علاوه قواعد مورد اجرا توسط تعاملات میان اجزاء سیستم فقط براساس اطلاعات موضعی، و بدون ارجاع به الگوی کلی، تعیین می شود.
خودسازمان دهی یا نظم خودجوش (در علوم اجتماعی) فرآیندی است که در آن شکلی از نظم از اثرات متقابل بین قسمت های یک سیستم بدون نظم اولیه، پدیدار می شود. این فرایند خودجوش بوده و به کنترل یک عامل بیرونی نیاز ندارد. اغلب این فرایند با نوسانات تصادفی آغاز و با بازخوردهای مثبت تقویت می شود. سازمان منتج کاملاً غیر متمرکز است و در تمامی اجزای سیستم توزیع شده است. بدین ترتیب این سازمان عموماً قدرتمند بوده و قابلیت نجات و مرمت خود پس از آشفتگی های قابل توجه را دارد. نظریه آشوب خودسازماندهی را به مثابه جزایر پیش بینی پذیر در دریای آشوبِ پیش بینی ناپذیر می داند.
خودسازمان دهی در فیزیک
خودسازمان دهی در شیمی
خودسازمان دهی در زیست شناسی
خودسازمان دهی در ریاضیات و علوم رایانه
خودسازمان دهی در سیبرنتیک
خودسازمان دهی در جوامع انسانی
خودسازمان دهی در زبان شناسی
ماشین ها، و سیستم های ساختهٔ دست انسان در سده های قبل ساختارها و سازمان یافتگی های خود را به تبع نقشه ها و دستورهای بیرونی به دست می آوردند، در حالی که، بسیاری از سیستم های طبیعی بر طبق فرایندها و قانون های درونی خودشان و در پی خودسازمان یابی است که ساختارمند و نظام دار می شوند.
خودسازمان یابی فرایندی است که در آن الگوهای بلندتر از و کلی یک سیستم تنها از طریق تعاملات پرشمار مابین مؤلفه های جزئی و کوتاه تر از آن بروز و ظهور می نماید. به علاوه قواعد مورد اجرا توسط تعاملات میان اجزاء سیستم فقط براساس اطلاعات موضعی، و بدون ارجاع به الگوی کلی، تعیین می شود.
خودسازمان دهی یا نظم خودجوش (در علوم اجتماعی) فرآیندی است که در آن شکلی از نظم از اثرات متقابل بین قسمت های یک سیستم بدون نظم اولیه، پدیدار می شود. این فرایند خودجوش بوده و به کنترل یک عامل بیرونی نیاز ندارد. اغلب این فرایند با نوسانات تصادفی آغاز و با بازخوردهای مثبت تقویت می شود. سازمان منتج کاملاً غیر متمرکز است و در تمامی اجزای سیستم توزیع شده است. بدین ترتیب این سازمان عموماً قدرتمند بوده و قابلیت نجات و مرمت خود پس از آشفتگی های قابل توجه را دارد. نظریه آشوب خودسازماندهی را به مثابه جزایر پیش بینی پذیر در دریای آشوبِ پیش بینی ناپذیر می داند.
wiki: خودسازمان دهی
فرهنگستان زبان و ادب
{self-organization} [شیمی، مهندسی بسپار] سازمان دهی خودبه خودی که براثر رسیدن برخی پارامترها به حدود معین در یک سامانه پدید می آید
کلمات دیگر: