سر خوش و تازه دماغ .
دماغ دار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دماغ دار. [ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) سرخوش و تازه دماغ. ( آنندراج ) :
شاهی است زنبق از می عشرت دماغ دار.
شاهی است زنبق از می عشرت دماغ دار.
شفیع اثر ( از آنندراج ).
|| ظاهراً به معنی مغرور و متکبر است. ( آنندراج ).فرهنگستان زبان و ادب
{long-nose tractor} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] نوعی کامیون که موتور آن در جلوی اتاق قرار دارد
{long-nose truck} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] نوعی تریلی که موتور آن در جلوی اتاق قرار دارد
{long-nose truck} [حمل ونقل درون شهری-جاده ای] نوعی تریلی که موتور آن در جلوی اتاق قرار دارد
پیشنهاد کاربران
سرحال و کیفور
کلمات دیگر: