کوفته . سمسم مطحون . کنجد آس کرده .
رهش
فرهنگ فارسی
فرایند آزاد شدن دارو از یک سامانۀ دارورسانی
لغت نامه دهخدا
رهش. [رَ هَِ ] ( اِمص ) اسم مصدر از رهیدن و رستن. عمل رهیدن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به رهیدن و رَستَن شود.
رهش. [ رِ هَِ ] ( اِ ) کنجد کوفته.ارده. سِمسِم کوفته. سمسم مطحون. ( یادداشت مؤلف ). کنجد آس کرده. ( از دهار ). رجوع به رهشه و رهشی شود.
رهش. [ رِ هَِ ] ( اِ ) کنجد کوفته.ارده. سِمسِم کوفته. سمسم مطحون. ( یادداشت مؤلف ). کنجد آس کرده. ( از دهار ). رجوع به رهشه و رهشی شود.
رهش . [ رِ هَِ ] (اِ) کنجد کوفته .ارده . سِمسِم کوفته . سمسم مطحون . (یادداشت مؤلف ). کنجد آس کرده . (از دهار). رجوع به رهشه و رهشی شود.
رهش . [رَ هَِ ] (اِمص ) اسم مصدر از رهیدن و رستن . عمل رهیدن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به رهیدن و رَستَن شود.
دانشنامه عمومی
رَهِش (به نگارش نویسنده ره ش) رمانی به زبان فارسی نوشتهٔ رضا امیرخانی است. این رمان را نشر افق در سال ۱۳۹۶ چاپ کرد. رهش در سال ۱۳۹۷ جایزۀ اثر برگزیده بخش رمان و داستان بلند یازدهمین دورۀ جایزه ادبی جلال آل احمد و نیز بخش ادبیات سی وششمین کتاب سال جمهوری اسلامی را از آن خود کرد.
داستان از دید زن میانسالی به نام لیا روایت می شود. لیا و همسرش معمار هستند و با هم بر سر مدیریت و توسعهٔ نامتوازن شهری کشمکش دارند. به گفتهٔ امیرخانی:
این اثر یک رمان معمارانه است و در آن بیشتر دارم سراغ واکاوی این مسئله می روم که چه اتفاقی برای شهر در حال رخ دادن است. به نظرم در دنیا شهرهای بزرگ الگوهای توسعه متفاوتی دارند. از توسعه شهرهای بزرگ معمولاً به عنوان عبرت بزرگ یا عبرت منفی یاد می کنند. مثلاً در آمریکا شهری مانند لس آنجلس توسعه بزرگی داشته اما همه آن را شهر از دست رفته معرفی می کنند. همه شهردارهای آمریکا هم می دانند که نباید شهرشان مانند لس آنجلس شود. در ایران مسئله برعکس است. شهری مثل تهران تا این اندازه که می بینیم بزرگ می شود، آلودگی هوا پیدا می کند و از طرف دیگر همه شهرهای دیگر کشور هم سعی دارند مثل تهران شوند. امیرخانی افزود: من برای تهران راه حلی ندارم اما می توانم فکر کنم که مشهد، شیراز و اصفهان نباید مثل تهران می شدند که شدند و می دانم شهری مثل کاشان نباید قطعاً مثل تهران شود و در حال تبدیل شدن است.
عنوان کتاب (ره ش) هم به معنای رهیدن و هم عکس واژهٔ شهر است.
داستان از دید زن میانسالی به نام لیا روایت می شود. لیا و همسرش معمار هستند و با هم بر سر مدیریت و توسعهٔ نامتوازن شهری کشمکش دارند. به گفتهٔ امیرخانی:
این اثر یک رمان معمارانه است و در آن بیشتر دارم سراغ واکاوی این مسئله می روم که چه اتفاقی برای شهر در حال رخ دادن است. به نظرم در دنیا شهرهای بزرگ الگوهای توسعه متفاوتی دارند. از توسعه شهرهای بزرگ معمولاً به عنوان عبرت بزرگ یا عبرت منفی یاد می کنند. مثلاً در آمریکا شهری مانند لس آنجلس توسعه بزرگی داشته اما همه آن را شهر از دست رفته معرفی می کنند. همه شهردارهای آمریکا هم می دانند که نباید شهرشان مانند لس آنجلس شود. در ایران مسئله برعکس است. شهری مثل تهران تا این اندازه که می بینیم بزرگ می شود، آلودگی هوا پیدا می کند و از طرف دیگر همه شهرهای دیگر کشور هم سعی دارند مثل تهران شوند. امیرخانی افزود: من برای تهران راه حلی ندارم اما می توانم فکر کنم که مشهد، شیراز و اصفهان نباید مثل تهران می شدند که شدند و می دانم شهری مثل کاشان نباید قطعاً مثل تهران شود و در حال تبدیل شدن است.
عنوان کتاب (ره ش) هم به معنای رهیدن و هم عکس واژهٔ شهر است.
wiki: رهش
رَهْش در زبان بختیاری، به معنی زرد کمرنگ نزدیک به سفید است.
فرهنگستان زبان و ادب
{release} [علوم دارویی] فرایند آزاد شدن دارو از یک سامانۀ دارورسانی
{release} [علوم دارویی] فرایند آزاد شدن دارو از یک سامانۀ دارورسانی
{release} [ورزش] عمل رها کردن زه و تیر با دستِ خم
{release} [علوم دارویی] فرایند آزاد شدن دارو از یک سامانۀ دارورسانی
{release} [ورزش] عمل رها کردن زه و تیر با دستِ خم
پیشنهاد کاربران
در کوردی به معنی سیاه
کلمات دیگر: