ripe
خوابانده
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
( اسم ) بخوب فرو کرده بخواب برده .
شاخهای که به روش خواباندن ریشهدار میشود
لغت نامه دهخدا
خوابانده.[ خوا / خا دَ / دِ ] ( ن مف ) اسم مفعول است از مصدر خواباندن به همه معانی آن. رجوع به خواباندن شود.
فرهنگستان زبان و ادب
{layer} [کشاورزی- علوم باغبانی] شاخه ای که به روش خواباندن ریشه دار می شود
کلمات دیگر: