کلمه جو
صفحه اصلی

تهمک

فرهنگ فارسی

ستیهیدن کوشیدن

لغت نامه دهخدا

تهمک. [ ت َ م َ ] ( ص مصغر ) مصغر تهم است. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به تهم شود. || به معنی دوم تهک هم هست که برهنه و عریان و تهی و خالی باشد. ( برهان )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به تهک و تهی شود.

تهمک.[ ت َ هََ م ْ م ُ ] ( ع مص ) ستیهیدن. || کوشیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || در بطالت و تباهی انداختن نفس خود را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

تهمک . [ ت َ م َ ] (ص مصغر) مصغر تهم است . (برهان ) (آنندراج ). رجوع به تهم شود. || به معنی دوم تهک هم هست که برهنه و عریان و تهی و خالی باشد. (برهان )(آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به تهک و تهی شود.


تهمک .[ ت َ هََ م ْ م ُ ] (ع مص ) ستیهیدن . || کوشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || در بطالت و تباهی انداختن نفس خود را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).


پیشنهاد کاربران

برگرفته از تهم به معنی بزرگمری و پهلوان است که ک مصغر کلمه تهم یعنی بزرگمرد و پهلوان کوچک است

قوی ونیرومند کوچک



چون فامیلی خودمه دنبال معنی اش گشتم و کلا به این نتیجه رسیدم که این کلمه برگرفته از کلمه تهمتن است و به معنی پهلوان یا قهرمان . که ک کسره اونو کوچک کرده و به معنی قهرمان یا پهلوان کوچک

تهمک به معنی قهرمان کوچک

اول اینکه چه جالب که تو این فامیلی خاص و تک یه خانمی پیدا شده که هم اسم و فامیل خودمه .
و دوم اینکه . . منم مثل ایشون خیلی دنبال معنی فامیلی ام گشتم و به این نتیجه رسیدم که فامیلی ما به معنای قهرمان و پهلوان و یا کسی که خیلی تلاش می کند هست که با توجه به ک کسره می شه قهرمان و یا پهلوان کوچک . و یه جورایی برگرفته از کلمه تهمتن هم هست

تهم از زبان پهلوی میانه به معنای پهلوان و دلاور است. فردوسی در اشاره به رستم میگه: "ورا هوش در زاولستان بود / به دست تهم پور دستان بود". و "تهم هست در پهلوانی زبان / ز مردی فزون ز اژدهای دمان". ک نیز پسوند تحبیب و تصغیر است؛ یعنی دلاور/پهلوان کوچک. در فرهنگ پارسی رسم پهلوانی بر این بوده که برای تواضع، پسوند تصغیر برای خود می گذاشته اند. تهمتن هم یعنی کسی که تنی همچون تن یک تهم دارد.

به معنی پهلوان کوچک، بزرگمرد کوچک، از تهم و تهمتن و تهمین و تهمینه برگرفته شده است.

تهمک از کلمه تهمتن میاد به معنی پهلوان همونجور که دوستان فرمودند ولی ، ک، آن ، ک، تحبیب هست به معنی دوست داشتنی
ما خیلی تحقیق کردیم اوایل فکر میکردیم ک کسرت باشه و معنی آن پهلوان کوچک باشه
با تشکر

تهمک چون فامیلیه خودمهدرموردش کلی تحقیق کردم و طبق تحقیقاتی که کردم معنیش میشه پهلوان کوچک

چه جالبه که فامیلی به این خاص بودن، این همه در موردش نظر دادن و ظاهرا از جاهای مختلف هستن.
در مورد تهمک زیاد مطالعه کردم و از استاد ادبیات دانشگاهمون خیلی کمک گرفتم، " ک" هم میتونه "ک" تحبیب و دوست داشتن باشه هم "ک" مصغر وکوچک؛ ولی عموما" ک" مصغر و کوچک هست و خیلی کم میشه به تحبیب و دوست داشتن ربطش داد.
کاش دوستان گفته بودن از کدام استان هستن. خودم استان فارس هستم.

هوالعلیم

تهمک : دارای ۲جز است : ته مک
ته : ریشه : انتها ؛ آخر ؛ بنیاد
مک : راستی و درستی
بنابرین معنی تهمک میشود: ریشه درستی ؛ بنیاد راستی ؛


کلمات دیگر: