(اِ یُ ) [ از فر. ] (اِمص . ) از خود بیگانگی .
الیناسیون
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
از خود بیگانگی
این اصطلاح را فلاسفه و انسان شناسان دو قرن اخیر در فلسفه و جامعه شناسی بکارگرفته اند و آن بررسی حلول یک وجود بیگانه در انسان است به گونه ای که انسان، در این حالت، بیگانه ای را به جای �خود� احساس می کند و در نتیجه خود را گم می نماید و نوعی �مسخ ماهوی� در او پدید می آید. ( از کتاب بازشناسی هویت ایرانی - اسلامی شریعتی )
تخلیه شخصیتی
کلمات دیگر: