کلمه جو
صفحه اصلی

روتین

عربی به فارسی

روزمره , کار عادي , جريان عادي , عادت جاري


فرهنگ معین

(رُ ) [ فر. ] (ص . اِ. ) کاری که به طور منظم یا به طور معمول و مکرر انجام می شود.

دانشنامه عمومی

کاری که به طور منظم یا به طور معمول و مکرر انجام می شود


کاری که به طور معمول و مکرر انجام میشود


پیشنهاد کاربران

امری عادی و متداول که عموما کاربرد دارد

روتین: مکرر و همیشگی

امر یا امور روزانه

تکرار

به طور منظم وتکرار

متداول

پیش دار

روزمره

کارهای هرروزینه

مکرر

روال انجام یک کار بصورت روزمره و همیشگی

کاری که به صورت تکراری روزانه انجام می شود

باپوزش از جمله بیگاهم، ولی ناچارم بگویم که به تجربه ثابت شده، افراد هر چه بیسوادتر و غربتیتر و تازه به دوران رسیده تر باشند، واژه های بیگانهٔ بیشتری بلغور میکنند. بزرگان ما از قبیل مرحومین حسابی، شهید بهشتی، علامه شعرانی، فروزانفر، . . . علیرغم تسلط به چند زبان بیگانه، مقید به استفاده از واژه های فارسی بودند.

رو برگه ی یه بیماری که خود کشی کرده بود نوشته بود نوع بستری روتین من میگم خود کشییه😋😋😋😋

کاری که هرروز انجام میشه

مکرر و تکراری

همون. روال و. رویه کار

کاری که بطور متداول هرروزه تکرارررر میشه

روال

تکراری.
[ ( دنیا - روزگار روتین ) = دنیای تکراری ، روزگار تکراری]

معمول

همیشگی ، ، ، مکرر

روتین به معنی تکراری عادت همیشگی است

برنامه ای روزانه که باید طبق عادات صحیح انجام شود.
برنامه ای که باید روزانه طبق رعایت اصول صحیح انجام گیرد


متداول، همیشگی، پیوسته و مکرر

معمول عادی

عادت منظم و درست ادمای موفق تو زندگیشون.

عادی، معمولی ، آسان، پیش افتاده ، همیشگی و راحت

مستمر و مداوم ( روزانه ) - مکلف ( روزانه )

سلام خدمت شما و تحصن م ناظر بنده هم مخالف استفاده از کلمات غریبه حتی در محاورات معمول و عادی هستم اما این کلمه را در متنی دیدم و باتوجه به اینکه معنی این کلمه را میدونستم به نظرم جای بسیار بی ربطی استفاده شده بود اما بازم خواستم مطمئن بشم معنی دیگه نداشته باشه و درصورت داشتن معنی دیگه ای شاید نویسنده در اون متن؛ هرچند کاری از ریشه و بنیاد غلط امابا اون منظور

چیزی که به طور مداوم در حال تکرار که عادتم از درونشه



قانونی که در کاری هست و بایدانجام دادکه همان روال کار میشود گفت.

عادت ، تکرار


کلمات دیگر: