کلمه جو
صفحه اصلی

الیاس کانتی

دانشنامه عمومی

الیاس کانتی (به بلغاری: Елиас Канети) (زاده ۲۵ ژوئیه ۱۹۰۵ - درگذشته ۱۴ اوت ۱۹۹۴)، رمان نویس بلغاری بریتانیایی بود. وی در سال ۱۹۸۱ برنده جایزه ادبی نوبل شد. او به زبان های بلغاری، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، لادینو تکلم می کرد. رمان نابینایی (در ایران: کیفر آتش) در فهرست ۱۰۰۱ کتاب که باید قبل از مرگ بخوانید و همچنین فهرست روزنامه گاردین (۱۰۰۰ رمان که هر شخص باید بخواند) قرار دارد.
کمدی خودپسندی (۱۹۳۴)
جمعیت ها و قدرت (مردم و قدرت) (۱۹۶۰)
صداهایی از مراکش (آوای مراکش) (۱۹۶۸)
شاهد شنوا (۱۹۷۴)
زبان از بند رسته (زبان نجات یافته) (۱۹۷۷)
عروسی
نابینائی ۱۹۳۵ میلادی ترجمه سروش حبیبی تحت عنوان کیفر آتش انتشارات نیلوفر.
محدود کمد ی شدگان
اپرای میمون ها
مشعل در گوش
رای دادگاه
الیاس کانتی در ۲۵ ژوئیه ۱۹۰۵ در روسه بلغارستان به دنیا آمد. خانواده اش از یهودیان اسپانیا بودند و به زبان اسپانیایی قرن پانزدهم سخن می گفتند. زمانی که ۶ ساله بود به همراه خانواده به منچستر انگلستان مهاجرت کرد و در آنجا پدر به کمک کتاب هایی سفرهای گالیور و رابینسون کروزوئه او را با زبان انگلیسی آشنا کرد. در سال ۱۹۱۳ پدر درگذشت و الیاس به همراه مادر مجبور به ترک انگلستان و رفتن به اتریش و اقامت در این کشور شدند. دوران جنگ جهانی اول را در وین و زوریخ سپری کرد.الیاس کانتی در سال ۱۹۲۸ در رشته شیمی از دانشگاه وین دکترا گرفت؛ ولی زندگیش را یکسره صرف نوشتن کرد و هرگز به کار علمی نپرداخت. در ۱۹۳۸ پس از الحاق اتریش به آلمان نازی راهی انگلستان شد و تا زمان مرگش در ۱۹۹۴ در آنجا زندگی کرد.
یکی از نخستین آثاری که از کانتی انتشار یافت، رمانی است به نام اغوا که در آن به توصیف زندگی مردی به نام دکتر پتر کین می پردازد. این رمان که در فارسی با نام کیفر آتش و نام فرعی برج بابل شناخته می شود، مهمترین اثر ادبی کانتی است.

نقل قول ها

الیاس کانتی (به بلغاری: Елиас Канети) (زادهٔ ۲۵ ژوئیه ۱۹۰۵ - درگذشتهٔ ۱۴ اوت ۱۹۹۴) رمان نویس بلغاری بریتانیا یی بود. وی در سال ۱۹۸۱ برنده جایزه ادبی نوبل شد.
• «بهترین تعریفِ میهن، همان کتابخانه است.»• «بگذاریم که حال، گذشته شود، آن وقت آماس های دردناکِ امروز، دیگر محسوس نخواهد بود. دردهای ما همه از حال است.»• «چه مدرکی داریم که اشیاء غیرزنده، نمی توانند درد را حس کنند؟ چه کسی می داند که یک کتاب، به شکلی عجیب برای ما که نمی توانیم درکش کنیم، به کتاب های دیگر عشق نمی ورزد؟»• «مگر مرگ چیست؟ توقف یک سلسله اعمال فیزیولوژیکی! یک چیزِ منفی، یک هیچ! یعنی باید منتظر آن بمانم؟ منتظر یک کالبدِ پیر که مثل کَنه به زندگی چنگ انداخته، تا کی هوس کند و چنگش را شُل کند؟»


کلمات دیگر: