آمبروز بیرس. آمبروز گوینت بیرس (به انگلیسی: Ambrose Gwinnett Bierce) (زادهٔ ۲۴ ژوئن ۱۸۴۲ - درگذشته ۱۹۱۴ یا پس از آن) روزنامه نگار، نویسنده، ویراستار و داستاننویس آمریکایی بود. بیشتر نامداری او به دلیل نگارش کتاب فرهنگ شیطان یا دائرةالمعارف شیطان و داستان حادثه ای در پل اول کریک است. او پیرو مکتب رئالیسم ادبی بود و با دیدی طعنه آمیز به رخدادها می نگریست.
ادراک: خیلی دیر به حماقت خود پی بردن
بنای یادبود: بنایی که به منظور یادآوری چیزی برپا می شود که یا نیازی به یادبود ندارد یا به یادماندنی نیست.
بی دفاع: ناتوان از حمله
بی دین: در نیویورک به کسی می گویند که به دین مسیح معتقد نیست و در قسطنطنیه به کسی که به دین مسیح معتقد است.
پارتی بازی: برای خیر و صلاح حزب به مادر بزرگ خودمان پست و مقام بخشیدن
تبریک: حسادت مودبانه
تبعیدی: آنکه با اقامت در خارج به وطن خود خدمت می کند و سفیر هم نیست.
تولد: اولین و هولناک ترین بدبیاری
جهنم : محل سکونت نویسندگان دائرةالمعارف
دیکتاتور: رئیس یک جامعه که وبای استبداد را به طاعون هرج و مرج ترجیح می دهد.
گدا: کسی که به یاری دوستان اعتماد کرده است.
متعصب: کسی که با شدت و شور به عقیده ای دل بسته است که شما آن را نمی پسندید.
مشورت: درخواستن از دیگری که روشی را که شما اتخاذ کرده اید تأیید کند.
معذرت: گذاشتن بنای توهین بعدی
مقبره: آخرین و مضحک ترین جنون اغنیا
او قلم تندی داشت از این رو بدو لقب بیرس تلخ را داده بودند.
او در اوهایو زاده شد و در ایندیانا بالید. پدرش مارکوس اورلیوس بیرس بود و آمبروز فرزند دهم وی از سیزده فرزندش بود.
در جنگ داخلی آمریکا در ارتش ایالات متحده آمریکا خدمت کرد و پس از چهارسال نبرد زخمی شد. یادمان های تلخ این جنگ خمیرمایهٔ نوشته های او گردید.
ادراک: خیلی دیر به حماقت خود پی بردن
بنای یادبود: بنایی که به منظور یادآوری چیزی برپا می شود که یا نیازی به یادبود ندارد یا به یادماندنی نیست.
بی دفاع: ناتوان از حمله
بی دین: در نیویورک به کسی می گویند که به دین مسیح معتقد نیست و در قسطنطنیه به کسی که به دین مسیح معتقد است.
پارتی بازی: برای خیر و صلاح حزب به مادر بزرگ خودمان پست و مقام بخشیدن
تبریک: حسادت مودبانه
تبعیدی: آنکه با اقامت در خارج به وطن خود خدمت می کند و سفیر هم نیست.
تولد: اولین و هولناک ترین بدبیاری
جهنم : محل سکونت نویسندگان دائرةالمعارف
دیکتاتور: رئیس یک جامعه که وبای استبداد را به طاعون هرج و مرج ترجیح می دهد.
گدا: کسی که به یاری دوستان اعتماد کرده است.
متعصب: کسی که با شدت و شور به عقیده ای دل بسته است که شما آن را نمی پسندید.
مشورت: درخواستن از دیگری که روشی را که شما اتخاذ کرده اید تأیید کند.
معذرت: گذاشتن بنای توهین بعدی
مقبره: آخرین و مضحک ترین جنون اغنیا
او قلم تندی داشت از این رو بدو لقب بیرس تلخ را داده بودند.
او در اوهایو زاده شد و در ایندیانا بالید. پدرش مارکوس اورلیوس بیرس بود و آمبروز فرزند دهم وی از سیزده فرزندش بود.
در جنگ داخلی آمریکا در ارتش ایالات متحده آمریکا خدمت کرد و پس از چهارسال نبرد زخمی شد. یادمان های تلخ این جنگ خمیرمایهٔ نوشته های او گردید.
wiki: آمبروز بیرس