دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شاه آباد .
لرینی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
لرینی. [ ل َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در نه هزارگزی شمال خاوری شاه آبادو چهارهزارگزی باختر شوسه شاه آباد به کرمانشاه. کوهستانی. سردسیر. دارای 485 تن سکنه. شیعه کردی و فارسی زبان. آب آن از چاه و چشمه. محصول آن غلات دیم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و اکثر در زمستان به ناحیه گرمسیر سرپل ذهاب میروند. این ده را لرینی دستکی نیز گویند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
پیشنهاد کاربران
لرینی نام قومی است درشیروان ایلام که همسایه قوم لر هستند ولی کردهستند به همین دلیل به آنها میگویند لر نیستند ( به کردی لر نین ) به مرور زمان شدند لرینی
لرینی . از دوطایفه لرینی دستکی و لرینی سرتاف تشکیل شده است . لرینی دستکی. دستک یه نوع چوب دوقسمتی هست که مردمان برای یک جا نشینی از اون استفاده میکنن و به انها لرینی دستکی گفته میشه و گروه دوم و مظلوم که نامی از اونها درهیچ کجای تاریخ برده نشده ایل لرینی سرتاف هست . سرتاف یعنی مسکنی بر سر کوه واین ایل عشایر هست که به منطقه سرپل ذهاب آمد و شد کردن و الان یکجا نشین شدن در حومه اسلام آباد غرب . البته با کمک مسئولین قراره یه روستا بسازن برامون . ( من لرینی سرتافی هستم. ) درود بر شما
کلمات دیگر: