کلمه جو
صفحه اصلی

عربده کشیدن

فرهنگ فارسی

بدمستی کردن داد و بیداد کردن

لغت نامه دهخدا

عربده کشیدن. [ ع َ ب َ دَ / دِ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) بدمستی کردن. داد و بیداد کردن. داد و بیداد راه انداختن. بانگ داشتن از خشم یا بدخویی یا مستی.

دانشنامه عمومی

فریاد زدن ناشی از خشونت یا سرمستی



کلمات دیگر: