بر عرش رونده کنایه از انبیائ و اولیائ است
عرش روان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
عرش روان. [ ع َ رَ ] ( اِ مرکب ) بر عرش روندگان. کنایه از انبیاء و اولیاء است. ( انجمن آرا ). کنایه از انبیاء و اولیاء و اهل اﷲ و اهل دل باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). عرش وران :
سدره نشینان سوی او پر زنند
عرش روان نیز همین در زنند.
شهپر جبریل بدل بسته اند.
سدره نشینان سوی او پر زنند
عرش روان نیز همین در زنند.
نظامی.
عرش روانی که ز تن رسته اندشهپر جبریل بدل بسته اند.
نظامی.
کلمات دیگر: