کلمه جو
صفحه اصلی

قبریانی

فرهنگ فارسی

از محدثان است

لغت نامه دهخدا

قبریانی. [ ق ُ رَ نی ی ] ( ص نسبی ) نسبت به قبریان. رجوع به قبریان شود.

قبریانی. [ ق ُ نی ی ] ( اِخ ) از محدثان است. ابن ماکولا گوید: وی از مردم آفریقااست از سحنون بن سعید مغربی روایت دارد. ( سمعانی ).

قبریانی . [ ق ُ رَ نی ی ] (ص نسبی ) نسبت به قبریان . رجوع به قبریان شود.


قبریانی . [ ق ُ نی ی ] (اِخ ) از محدثان است . ابن ماکولا گوید: وی از مردم آفریقااست از سحنون بن سعید مغربی روایت دارد. (سمعانی ).



کلمات دیگر: