<div class="boxBd">قبریانی. [ ق ُ رَ نی ی ] ( ص نسبی ) نسبت به قبریان. رجوع به قبریان شود.<br><hr>قبریانی. [ ق ُ نی ی ] ( اِخ ) از محدثان است. ابن ماکولا گوید: وی از مردم آفریقااست از سحنون بن سعید مغربی روایت دارد. ( سمعانی ).</div>

قبریانی. [ ق ُ رَ نی ی ] ( ص نسبی ) نسبت به قبریان. رجوع به قبریان شود. قبریانی. [ ق ُ نی ی ] ( اِخ ) از محدثان است. ابن ماکولا گوید: وی از مردم آفریقااست از سحنون بن سعید مغربی روایت دارد. ( سمعانی ).

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">از محدثان است</div>

فرهنگ فارسی

<p><span class=""hl"">قبریانی .</span> [ ق ُ رَ نی ی ] (ص نسبی ) نسبت به قبریان . رجوع به قبریان شود.<br></p>

قبریانی . [ ق ُ رَ نی ی ] (ص نسبی ) نسبت به قبریان . رجوع به قبریان شود.

<p><span class=""hl"">قبریانی .</span> [ ق ُ نی ی ] (اِخ ) از محدثان است . ابن ماکولا گوید: وی از مردم آفریقااست از سحنون بن سعید مغربی روایت دارد. (سمعانی ).<br></p>

قبریانی . [ ق ُ نی ی ] (اِخ ) از محدثان است . ابن ماکولا گوید: وی از مردم آفریقااست از سحنون بن سعید مغربی روایت دارد. (سمعانی ).