کلمه جو
صفحه اصلی

غس کردن

فرهنگ فارسی

راندن گربه بسختی

لغت نامه دهخدا

غس کردن. [ غ ِک َ دَ ] ( مص مرکب ) راندن گربه به سختی. ( فرهنگ شعوری ج 2 ورق 187 ب ). مأخوذ از غِس. رجوع به غِس شود.


کلمات دیگر: