بانگ دندان گشن یا آواز شکم اسب و شیر
قبقبه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( قبقبة ) قبقبة. [ ق َ ق َ ب َ ] ( ع اِ صوت ) بانگ دندان گشن. || آواز شکم اسب و شیر. || ( مص ) غریدن و خروشیدن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || بانگ کردن شتر. ( منتهی الارب ). || گول گردیدن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).
قبقبة. [ ق َ ق َ ب َ ] (ع اِ صوت ) بانگ دندان گشن . || آواز شکم اسب و شیر. || (مص ) غریدن و خروشیدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || بانگ کردن شتر. (منتهی الارب ). || گول گردیدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
کلمات دیگر: