فراهانی

فرهنگ فارسی

قایم مقام
میرزا تقی خان امیرنظام

لغت نامه دهخدا

فراهانی. [ ف َ] ( ص نسبی ) منسوب به فراهان. رجوع به فراهان شود.

فراهانی. [ ف َ ] ( اِخ ) ادیب الممالک. رجوع به ادیب فراهانی شود.

فراهانی. [ ف َ ] ( اِخ ) قائم مقام ، ابوالقاسم. رجوع به قائم مقام شود.

فراهانی. [ ف َ ] ( اِخ ) قائم مقام ، میرزا بزرگ. رجوع به قائم مقام شود.

فراهانی. [ ف َ ] ( اِخ ) میرزا تقی خان امیرنظام. رجوع به امیرکبیر شود.

فراهانی . [ ف َ ] (اِخ ) ادیب الممالک . رجوع به ادیب فراهانی شود.

فراهانی . [ ف َ ] (اِخ ) قائم مقام ، ابوالقاسم . رجوع به قائم مقام شود.

فراهانی . [ ف َ ] (اِخ ) قائم مقام ، میرزا بزرگ . رجوع به قائم مقام شود.

فراهانی . [ ف َ ] (اِخ ) میرزا تقی خان امیرنظام . رجوع به امیرکبیر شود.

فراهانی . [ ف َ] (ص نسبی ) منسوب به فراهان . رجوع به فراهان شود.

دانشنامه عمومی

فراهانی یک نام خانوادگی یا نام فامیل است. اهل فراهان، منسوب به فراهان.با توجه به پیشینه تاریخی نامدارانی از اهالی این شهر پس از دوران قاجار درخشیده اند
قائم مقام فراهانی
امیرکبیر میرزا تقی خان فراهانی
این نام فامیل ممکن است به اشخاص زیر اشاره داشته باشد:

wiki: فراهانی

کلمات دیگر: