آوندی که خبازان آرد در آن خمیر کنند .
طشتک
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
طشتک. [ طَ ت َ ] ( اِ مصغر ) آوندی که خبازان آرد در آن خمیر کنند. تشتک. تغارچه.
پیشنهاد کاربران
درب نوشیدنی هایی که در مدارس ایران در قرن ٢١ رایج بوده و کودکان آن را جمع آوری کرده و به مادر خود هدیه میدادند
طشتک یا تشتک=پیاله ای است مسی که در وسط ته آن یک سوراخ تعبیه شده است که وقتی در یک طشت و یا لگن بزرگ آب میگذارند در مدت چنددقیقه پرشود و غرق شود که مدت ان در قدیم حکم ساعت را داشت
طشتک=واحد مقیاس تقسیم آب رودخانه یا قنات
کلمات دیگر: