برابر پارسی : شکستن
اسائه
برابر پارسی : شکستن
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) بدی کردن با کسی . ۲ - بد کردن کاری را. ۳ - ( اسم ) بدی مقابل احسان نیکی . یا اسائ. ادب . بی ادبی کردن هتک هرمت کردن بی ادبی . توضیح در رسم الخط عربی ( اسائ ه ) نویسند و در فارسی ( اسائت ) و ( اسائه ) معمول گردیده .
اسائت: بدی کردن، بدی کردن باکسی، تباه ساختن چیزی ، بدی
فرهنگ معین
(اِ ئِ ) [ ع . اسائة ] (مص ل . ) ۱ - بدی کردن . ۲ - بدی کردن به کسی . ،~ ء ادب بی ادبی کردن ، هتک حرمت کردن .
لغت نامه دهخدا
اسائه. [ اِ ءَ ] ( ع مص ) اِساءة. اِسائت. رجوع به اساءة شود.
- اسائه ادب ؛ بی ادبی.
- اسائه ظن ؛ بدگمانی.
- اسائه ادب ؛ بی ادبی.
- اسائه ظن ؛ بدگمانی.
فرهنگ عمید
بدی کردن با کسی، بدی.
فرهنگ فارسی ساره
شکستن
گویش مازنی
/essaae/ ایستاده
ایستاده
پیشنهاد کاربران
بدرفتاری
بدی کردن
بی ادبی
کلمات دیگر: