کلمه جو
صفحه اصلی

اغیل

فرهنگ فارسی

( آغیل ) ( اسم ) نگریستن بگوش. چشم از روی غضب چشم آغیل چشم غله.
آخور ستورگاه

فرهنگ معین

( آغیل ) ( اِ. ) = آغول : نگریستن از گوشة چشم از روی خشم .
( اَ ) (اِ. ) نک آغل .

( اَ ) (اِ.) نک آغل .


لغت نامه دهخدا

( آغیل ) آغیل. ( اِ ) ستورگاه. ستورخانه. آخور. اصطبل. ( زمخشری ). جای برای گوسفندان و گاوان به شب. و امروز آغِل به کسر غین گویند، و نیز آغُل بضم غین و آغول.

آغیل. ( اِ ) این کلمه با چشم مرکب شود و صورت مرکبه ، بخشم دیدن معنی دهد :
نرمک او را یکی سلام زدم
کرد زی من نظر بچشم آغیل.
حکاک.
چشم آغول و چشم آلوس مرادف آن است و امروز چشم غُله رفتن ، بغضب و با چشمهای دریده در کسی دیدن است بقصد تهدید و ترسانیدن او.
اغیل. [ اَ ] ( اِ ) آغول گوسپندان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به اَغِل شود.

اغیل . [ اَ ] (اِ) آغول گوسپندان . (ناظم الاطباء). رجوع به اَغِل شود.


فرهنگ عمید

( آغیل ) = چشم آغیل

دانشنامه عمومی

اغیل (به فرانسوی: Ighil) یک شهرک در مراکش است که در استان حوز واقع شده است. اغیل ۵٬۶۱۹ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای مراکش

پیشنهاد کاربران

آغیل در زبان برخی از مردم مناطق مرکزی افغانستان به معنای همسایه ها وخانه های همجوار استعمال می شود.

فامیلی من آغیل است
و شما معنی فامیلی منو اشتباه نوشتین معنایش میشه همسایه های مهربان
تازه من در تیزهوشان درس میخوانم

اغیل همان اغالرو اغالیدن است


کلمات دیگر: