کلمه جو
صفحه اصلی

معرفی


مترادف معرفی : شناسایی، معارفه، شناساندن

برابر پارسی : شناساندن، آشناسازی، آشناکردن، شناسایی

فارسی به انگلیسی

introducing, introduction, presentation, [chem] reaction, recommendation

introduction, presentation, [chem] reaction


introduction, recommendation


فارسی به عربی

تقدیم , مقدمة

مترادف و متضاد

presentation (اسم)
نمایش، بیان، عرض، تقریر، عرضه، ارائه، معرفی، تقدیم

introduction (اسم)
ابداع، احدای، فاتحه، دیباچه، مقدمه، معرفی، معارفه، معرفی رسمی، اشناسازی، معمول سازی

شناسایی، معارفه


شناساندن


۱. شناسایی، معارفه
۲. شناساندن


فرهنگ فارسی

شناساندن شخصی بشخصی دیگر بوسیل. ذکر نام و شغل او .

فرهنگ معین

(مُ عَ رِّ ) [ ع - فا. ] (حامص . ) شناساندن شخصی به شخص دیگر به وسیلة ذکر نام و شغل او.

لغت نامه دهخدا

معرفی. [ م ُ ع َرْ رِ ] ( حامص ) شناخته شدگی و شناختگی کسی به واسطه معرف. ( ناظم الاطباء ). شناسانیدن کسی ، دیگری را به شخص ثالث با ذکر نام و نشان و شغل و خصوصیات وی.
- معرفی شدن ؛ شناسایی نمودن. ( از آنندراج ). شناسانیده شدن کسی به دیگری به وسیله شخص ثالث.
- معرفی کردن ؛ شناسانیدن کسی یا چیزی را. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ عمید

شناساندن کسی به کسی دیگر با گفتن نام و شغل او.

فرهنگ فارسی ساره

شناسایی، آشناسازی، شناساندن


پیشنهاد کاربران

نشانگری

این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
ناسین ( کردی )
پَرارو ( سنسکریت: پْرَروچ )
آتْمان ( سنسکریت: آتمانَند )

پیش سپاری
روشنگری: همواره اگر کسی رای به جایی یا کسی "معرفی" میکنیم؛ همانا سفارش یا سپارش اورا به آنکس و یا آن نهاد انجام می دهیم؛ و اینکار را از پیش انجام می دهیم. پس بجای واژه اربی "معرفی" می توانیم از واژه زیبای پارسی پیش سپاری سود ببریم. سپاس

شناسانیدن، رونمایی ( در برخی باره ها )

بجای واژه ی از ریشه عربی�معرفی�، بهتر است از واژه ی پارسی �شناسانیدن� بهره برد. در برخی موردها و با اندک چشم پوشی می توان از آمیخته واژه ی �رونمایی� نیز که بیش تر به آرش پرده برداری از تندیس یا چیزی دیگر بکار می رود، سود برد.

برگرفته از پی نوشت یادداشت �اینگونه آن ماچه سگ را در آن نیمچه حزب پوشالی بالا کشیدند . . . �، ب. الف. بزرگمهر چهارم امرداد ماه ۱۳۹۵
http://www. behzadbozorgmehr. com/2016/07/blog - post_89. html


announce, introduce, present, to introduce, to present

شناساندن ⁦، ⁩شناسایی ⁦، یا

شناساندن کسی به شخصی دیگر بانام یا شغل او .


کلمات دیگر: