تغار بزرگ ٠ تغار کلان ٠
شاه تغار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شاه تغار. [ ت َ ] ( اِ مرکب ) تغار بزرگ. تغار کلان.
- یک شاه تغار؛ به طعن ، ظرفی سخت بزرگ. ( یادداشت مؤلف ).
- امثال :
یک دهن دارد یک شاه تغار. ( یادداشت مؤلف ).
- یک شاه تغار؛ به طعن ، ظرفی سخت بزرگ. ( یادداشت مؤلف ).
- امثال :
یک دهن دارد یک شاه تغار. ( یادداشت مؤلف ).
کلمات دیگر: