کلمه جو
صفحه اصلی

زبانی روی

فرهنگ فارسی

زشت بدهیئت

لغت نامه دهخدا

زبانی روی. [ زَ ] ( ص مرکب ) کنایه از زشت. بدهیئت. نظیر دیوصورت :
خداوندم زبانی روی کرده ست
سیاه و لفجی و تاریک و رنجور.
منوچهری.


کلمات دیگر: