کلمه جو
صفحه اصلی

ذوالثلاثه

لغت نامه دهخدا

( ذوالثلاثة ) ذوالثلاثة. [ ذُث ْ ث َ ث َ ]( ع ص مرکب ) اجوف باشد، یعنی معتل العین. که عین الفعل آن حرفی از حروف علة بود. || بعض لغت نامه نویسان گویند که ذوالثلاثة کلامی بود که آن را به سه زبان به صورت واحد و معانی مختلف توان خواند. ( و دو سه مثالی هم آورده اند که بخواندن و نوشتن نمی ارزد ).

ذوالثلاثة. [ ذُث ْ ث َ ث َ ](ع ص مرکب ) اجوف باشد، یعنی معتل العین . که عین الفعل آن حرفی از حروف علة بود. || بعض لغت نامه نویسان گویند که ذوالثلاثة کلامی بود که آن را به سه زبان به صورت واحد و معانی مختلف توان خواند. (و دو سه مثالی هم آورده اند که بخواندن و نوشتن نمی ارزد).



کلمات دیگر: