( سالار آخور ) آنکه اسبان و چهارپایان شاه بدو سپرده است
سالار اخور
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( سالار آخور ) سالار آخور. [ رِ خوَر / خُر ] ( ترکیب اضافی ، اِمرکب ) آنکه اسبان و چهارپایان شاه بدو سپرده شده است. آنکه تعهد تربیت و نگاهداری ستوران شاه را بعهده دارد. سرمهتر. رئیس مهتران. رئیس اصطبل :
چو زآنگونه نیرنگها کرد راست
ز سالار آخورخری دَه بخواست.
چو زآنگونه نیرنگها کرد راست
ز سالار آخورخری دَه بخواست.
فردوسی.
رجوع به سالار شود.کلمات دیگر: