اخیملک. [ اَ م َ ] ( اِخ ) ( برادر پادشاه ) دو تن این نام داشتند: نخست پسر اخیطوب و برادر احیاه که پس از او کاهن بزرگ شد. دوم ظاهراً همان ابی یاثار باشد. ( قاموس کتاب مقدس ).
اخیملک
لغت نامه دهخدا
دانشنامه آزاد فارسی
اَخیمِلِک (Ahimelech)
(در عبری به معنی «برادر شاه») کاهنیدر نوب، از قوم بنی اسرائیل. در زمان فرار داوداز چنگ شائول، به سبب آن که به داود در نوب یاری رسانده بود، دوآغِاَدومیبه دستور شائول او را کشت (اول سموئیل، ۲۱: ۱ ـ ۹، ۲۲: ۱۱ ـ ۱۹). ممکن است اخیملک و اَخیّا(اول سموئیل، ۱۴: ۳، ۱۸) یک تن بوده باشند.
(در عبری به معنی «برادر شاه») کاهنیدر نوب، از قوم بنی اسرائیل. در زمان فرار داوداز چنگ شائول، به سبب آن که به داود در نوب یاری رسانده بود، دوآغِاَدومیبه دستور شائول او را کشت (اول سموئیل، ۲۱: ۱ ـ ۹، ۲۲: ۱۱ ـ ۱۹). ممکن است اخیملک و اَخیّا(اول سموئیل، ۱۴: ۳، ۱۸) یک تن بوده باشند.
wikijoo: اخیملک
کلمات دیگر: