کلمه جو
صفحه اصلی

القایی

فارسی به انگلیسی

inductive, suggested or inspired, [phys.] inductive

[phys.] inductive


فرهنگ فارسی

مربوط به القا یا ناشی از آن


منسوب به القائ الکتریسته القائی

لغت نامه دهخدا

القائی. [ اِ ] ( ص نسبی ) منسوب به القاء.
- الکتریسیته القائی . رجوع به الکتریسیته شود.

فرهنگستان زبان و ادب

{inductive} [فیزیک] مربوط به القا یا ناشی از آن


کلمات دیگر: