مترادف مصلحت بین : صلاح اندیش، مصلحت نگر
مصلحت بین
مترادف مصلحت بین : صلاح اندیش، مصلحت نگر
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
کسی که صلاح کار را می نگرد
لغت نامه دهخدا
مصلحت بین. [ م َ ل َ ح َ ] ( نف مرکب ) کسی که صلاح کار را می نگرد. ( ناظم الاطباء ). آنکه صلاح کار و مقتضای حال ببیند و دریابد. صواب بین. راه از چاه دان :
ننهد پای تا نبیند جای
هرکه را چشم مصلحت بین است.
مصلحت خوب است اما مصلحت بینش بد است .
|| عاقل و زیرک و هوشیار. ( ناظم الاطباء ) :
دلی همدرد و یاری مصلحت بین
که استظهار هر اهل دلی بود.
ننهد پای تا نبیند جای
هرکه را چشم مصلحت بین است.
سعدی.
- امثال :مصلحت خوب است اما مصلحت بینش بد است .
|| عاقل و زیرک و هوشیار. ( ناظم الاطباء ) :
دلی همدرد و یاری مصلحت بین
که استظهار هر اهل دلی بود.
حافظ.
|| کارگزار. ( ناظم الاطباء ).فرهنگ عمید
آن که خیر و صلاح را در نظر می گیرد.
کلمات دیگر: