کلمه جو
صفحه اصلی

مصلحت بین


مترادف مصلحت بین : صلاح اندیش، مصلحت نگر

فارسی به انگلیسی

who gives counsel or advice, who is prudent or politic in affairs

فرهنگ فارسی

کسی که صلاح کار را می نگرد

لغت نامه دهخدا

مصلحت بین. [ م َ ل َ ح َ ] ( نف مرکب ) کسی که صلاح کار را می نگرد. ( ناظم الاطباء ). آنکه صلاح کار و مقتضای حال ببیند و دریابد. صواب بین. راه از چاه دان :
ننهد پای تا نبیند جای
هرکه را چشم مصلحت بین است.
سعدی.
- امثال :
مصلحت خوب است اما مصلحت بینش بد است .
|| عاقل و زیرک و هوشیار. ( ناظم الاطباء ) :
دلی همدرد و یاری مصلحت بین
که استظهار هر اهل دلی بود.
حافظ.
|| کارگزار. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

آن که خیر و صلاح را در نظر می گیرد.


کلمات دیگر: