کلمه جو
صفحه اصلی

مضار


مترادف مضار : مضرت ها، زیانها، گزندها، ضررها، مضرات

متضاد مضار : منافع، منفعت ها، فواید، بهره ها، سودها

برابر پارسی : گزندها، زیان ها، آسیب ها

فارسی به انگلیسی

multiples


مترادف و متضاد

مضرت‌ها، زیانها، گزندها، ضررها، مضرات ≠ منافع، منفعت‌ها، فواید، بهره‌ها، سودها


فرهنگ فارسی

جمع مضرت
( اسم ) جمع مضرت : ۱ - زیانها ۲ - گزندها . یا دفع مضار . ازبین بردن مضرات و گزندها : قدرتت چون زبون نواز شود صولتت چون رود بدفع مضار ... ( وحشی . )

فرهنگ معین

(مَ رّ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ مضرت .

لغت نامه دهخدا

مضار. [ م َ ضارر ] ( ع اِ ) ج ِ مضرة. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بمعنی گزند و نقصان است. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) : با خود گفتم ای نفس میان منافع و مضار خویش فرق نمی کنی. ( کلیله چ مینوی ص 45 ).
قدرتت چون زبون نواز شود
صولتت چون رود به دفع مضار .
وحشی ( دیوان ص 202 ).

فرهنگ عمید

= مضرت

مضرت#NAME?


دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مُضَارٍّ: زیانبار(از مصدر مضارة است که به معنای ضرر رساندن به غیر است)
ریشه کلمه:
ضرر (۷۴ بار)

پیشنهاد کاربران

جمع ضرر ؛ضررها

جمع مضرّت، ضرر و نقصان


کلمات دیگر: