برابر پارسی : میانه ها
اواسط
برابر پارسی : میانه ها
فارسی به انگلیسی
middle part(s)
فرهنگ فارسی
میانه ها، جمع اوسط
( صفت ) جمع وسط : میانه ها میانها.
( صفت ) جمع وسط : میانه ها میانها.
فرهنگ معین
(اَ س ِ ) [ ع . ] (ص . ) جِ وسط ، ۱ - میانه ها، میان ها. ۲ - مردمان متوسط .
لغت نامه دهخدا
اواسط. [ اَ س ِ ] ( ع اِ ) ج ِ اوسط. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( غیاث اللغات ). میانه و میانه تر. ( غیاث اللغات ). وسط و میانه و میان.
- اواسط ماه ؛ میانه های ماه.
- اواسط ناس ؛ مردمان میانه حال که نه چندان توانگر باشند ونه فقیر. ( ناظم الاطباء ).
|| اواسط دلائل و حججی است که بدان بر دعاوی استدلال کنند. ( از تعریفات سید جرجانی ).
- اواسط ماه ؛ میانه های ماه.
- اواسط ناس ؛ مردمان میانه حال که نه چندان توانگر باشند ونه فقیر. ( ناظم الاطباء ).
|| اواسط دلائل و حججی است که بدان بر دعاوی استدلال کنند. ( از تعریفات سید جرجانی ).
فرهنگ عمید
اوسط#NAME?
= اوسط
فرهنگ فارسی ساره
میان هها، میانه ها
کلمات دیگر: