<p>موسیقی آوازی بدون همراهی ساز که تا قرن شانزدهم در اروپا بسیار رایج بوده است</p>

موسیقی آوازی بدون همراهی ساز که تا قرن شانزدهم در اروپا بسیار رایج بوده است

فرهنگ فارسی

<div class="boxBd">بی ساز. ( ص مرکب ) ( از: بی + ساز ) مقابل ساخته.بی برگ. مرد بی ساز و برگ. ( یادداشت مؤلف ). مرد بی ساز و سلاح. عُطُل. ( منتهی الارب ). رجوع به ساز شود.<br>- بی ساز و سامان ؛ ناآماده و غیرمستعد و نامهیا. ( ناظم الاطباء ).<br>- || بی فایده. ( ناظم الاطباء ).</div>

بی ساز. ( ص مرکب ) ( از: بی + ساز ) مقابل ساخته.بی برگ. مرد بی ساز و برگ. ( یادداشت مؤلف ). مرد بی ساز و سلاح. عُطُل. ( منتهی الارب ). رجوع به ساز شود. - بی ساز و سامان ؛ ناآماده و غیرمستعد و نامهیا. ( ناظم الاطباء ). - || بی فایده. ( ناظم الاطباء ).

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">مقابل ساخته . بی برگ . مرد بی ساز و برگ . مرد بی ساز و سلاح .</div>

مقابل ساخته . بی برگ . مرد بی ساز و برگ . مرد بی ساز و سلاح .

<div class="boxBd">{a cappella, cappella} [موسیقی] موسیقی آوازی بدون همراهی ساز که تا قرن شانزدهم در اروپا بسیار رایج بوده است</div>

{a cappella, cappella} [موسیقی] موسیقی آوازی بدون همراهی ساز که تا قرن شانزدهم در اروپا بسیار رایج بوده است

بی ساز

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا

فرهنگستان زبان و ادب