کلمه جو
صفحه اصلی

پوزخند

فارسی به انگلیسی

grin, simper, smirk, sneer

فارسی به عربی

احتقر , تکشیرة

مترادف و متضاد

sneer (اسم)
تمسخر، استهزاء، خنده، پوزخند، نیشخند

grin (اسم)
دام، خنده، پوزخند، نیش وا کردن، دام افکنی، خنده نیشی، دندان نمایی

smirk (اسم)
پوزخند

snicker (اسم)
پوزخند، شیهه کشیدن نیشخند

فرهنگ فارسی

لبخندمسخره آمی ، لبخندی ازروی تحقیرواستهزائ
( اسم ) لبخندی که بقصد انکار تحقیر یا استهزا زنند پوز خنده پوزه خند.

فرهنگ معین

(خَ ) (اِمر. ) لبخند تمسخرآمیز.

لغت نامه دهخدا

پوزخند. [ خ َ ] ( اِ مرکب ) تبسمی بقصد انکار یا تحقیر و استهزاء. خنده به استهزاء. تهانف. پوزه خند. پوزخنده. لب خندی که خداوند آن خواهد با قهقهه خندد لیکن خودداری کند. از بیت ذیل خاقانی ظاهراً چنین مستفاد میشود که اصل این کلمه پوست خند یا پوست خنده بوده است :
ور چه نگشائی لب و در پوست بخندی
از رشته جانم گره غم بگشائی.
خاقانی.

فرهنگ عمید

لبخندی که از روی تحقیر و استهزا به کسی بزنند، لبخند مسخره آمیز.

واژه نامه بختیاریکا

تَوزِ هند؛ ( توس هند )

پیشنهاد کاربران

ریشخندی که صفت حقارت را به کسی می دهد



کلمات دیگر: